ایلیا محمدیایلیا محمدی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

ایلیا نفس مامان و بابا

عمو سهیل و قیچی سحر آمیز

دیشب عمو سهیل در یک اقدام سریع موهای نازتو کوتاه کرد(به بهترین وجه) آخه عمو سهیلت یکی از بهترین آرایشگرای غرب تهرانه! دیشب بالاخره به ما افتخار داد و با قیچی سحر آمیزش موهاتو حسابی صفا داد... دستش درد نکنه... تو هم که انگار نه انگار داره موهاتو کوتاه میکنه ...نشسته بودی با انگشتای پات بازی میکردی. بعدشم که من بردمت حموم. حالا شدی یه مرد کوچولوی واقعی.!!! ...
16 مهر 1390

ایلیا و اخلاق بسیار بسیار خوبش!!!

  پ سر گلم چند روزه خیلی بد اخلاق شدی عزیزم... همش در حال غر غر و گریه کردنی.... دیروز که رفتیم هایپر استار فقط نیم ساعت تو کالسکه دووم آوردی و بعد یا بغل من بودی یابغل بابا و یا عمه. خلاصه کلی ناز کردی و ادا در آوری ... منم واسه اینکه از دلت در بیارم و نازتو بکشم، برات از هایپر دستبند گرفتم و یه تاپ شلوارک که خیلی بهت میآد. با همین غر غر کردنات بازم عاشقتم و میپرستمت پسملکم . !   ...
4 مهر 1390

واکسن چهار ماهگی قهرمان من.

پسر گلم دیگه حسابی مرد شدی ...  عکس قیل واکسن: بالاخره واکسن چهارماهگیتم زدی...قربون اون شجاعتت...عزیزم. ظهر بردیمت خانه بهداشت اول بهت قطره فلج اطفال دادن بعدم واکسنت رو زدن ... خیلی دردت اومد از درد کبود شدی بعد زدی زیر گریه بابایی بغلت کرد و آرومت کرد ... بعد از ٥ دقیقه انگار نه انگار که واکسن زدی ...کوچولوی مغرور من! ولی خودمونیم تا ٣ روز اخمو و غرغرو بودی البته خونه مامان بزرگ و عمه اینا بودیم که اونا نذاشتن من زیاد خسته بشم... مامان بزرگ (عزیز جون) دستت درد نکنه.... عمه جون دستت درد نکنه...  دیروز هم بردیمنت آزمایش خون... آزمایشگاه مرکزی توی ولیعصر...آخه گفتن فقط اونجا واسه فاویس...
2 مهر 1390
1